دراین خلاصه کلام سعی در بررسی فضاهای آموزشی ومعماری آن دارد که به دوبخش فضای آموزشی ودیگری معماری فضاهای آموزشی تقسیم وبطور مختصر به این دوبخش پرداخته می شود :
۱-فضای آموزشی
به منظور شناخت فضای آموزشی لازم است که ابتدا فضا وسپس فضای آموزشی را شناخته وآنگاه مورد بررسی قرار گیرد .
تعریف فضا :
فضا عنصری است که در دیدگاله قابل بررسی و رویت وبرخی اوقات درتفکر خیال قابل تجسم ولمس است وفضا ا زنظر کلی به دونوع تقسیم می شود :
۱- فضای مادی
۲-فضای معنوی
۱-فضای مادی
فضای مادی عنصر ویا عناصری هستند که تشکیل دهنده دنیای جسمانی که با دید میتوان حد وحدود آن را تشخیص داد واین حد وحدود به دوقسمت بیرونی وداخلی تقسیم می گردد .
قسمت داخلی را میتوان در درون جسم ویا شی ویا هر حجم دیگر وفضای خارج را می توان از پوسته خارجی به اطراف دید که تفاوت این دوفضا از دو دید ومنظر متفاوت اند .
جسم ویا اجسام با چشم قابل رویت هستند که اینگونه فضا دارای تعریف وجودی بوده وهر بیننده ای که دارای نقص در دیدن نداشته باشد میتوان گفت که آنرا میبیند وفضای آنرا درک میکند . شایان ذکراست که برای اشخاص محتلف درک فضا متفاوت است .
۲-فضای معنوی
این فضا دربرگیرنده معنای محتوایی ودرک از ایجاد آن می باشد که برای هریک از انسانها درک این فضا متفاوت است .
شاعری شعر می سراید وفضایی را درآن شعر ایجاد میکند وخواننده است که با دانش ادبی وتسلط خود بر شعرآن فضا را درک میکند ویا درآن فضا وارد می شود وهرچه اطلاعات شعری بیشتر داشته باشد درک مفاهیم وموضوعات خلق شده توسط شاعر آن شخص بیان می شود .
باتوجه به تعریف مختصردوفضای ذکرشده میتوان به جرات بیان نمودکه ساخت بناایجادفضای مادی میکندواستفاده از آن ایجاد فضای معنوی ویا مجازی می کند ویا به تعبیر دیگر کلیه چهار دیوارهای احداثی را بنام اتاق می شناسیم ولیکن به تعبیر دیگر استفاده از آن ویا کاربری آن همان فضای مجازی ومعنوی است زیرا سعی میشود که در آن فضا نوعی کار ویا کاربری را پیاده نمود .
اتاق فضای مادی وکاربری فضای مجازی ومعنوی است زیرا زمان استفاده از آن ونوع فعالیت که جنبه معنوی دارد ایجاد فضای معنوی آن کار را ایجاد میکند .
با توجه به تعریف دوفضا وسنجش آنها با یکدیگر میتوان کفت که فضای تعریف شده در فضای مادی سکونت می کنند وفضای بهره وری برای ما بوجود می آورد .
یک سالن درمعنی عام به نام مکانی نامیده میشود که دارای حجم وفضای بیرونی ودرونی است ولیکن این سالن با تعریف خاص همچون سالن سخنرانی ویا سالن سینما دارای ارزش معنوی خاص خود را پیدا میکند ود راینجاست که میتوان گفت منظور .هدف از ایجاد آن سالن درچه زمینه ای بوده است .
با توجه به موارد فوق به جرات میتوان گفت که هر بنایی دارای فضای عملکردی مخصوص به خود بوده واین عملکرد درزبان عامه به کاربری اطلاق می شود .
یکی ازاین کاربریها کاربری آموزشی است که به دو تعریف فضای آموزشی وساختمان آموزشی تقسیم میگردد . فضای آموزشی بطور عام به فضای بیرون ساختمان وساختمان آموزشی به ابنیه احداثی درآن گفته میشود
شناخت فضای آموزشی
درابتدا شناخت فضای آموزشی وسپس ساختمان آموزشی بظور اجمال مورد بررسی قرار گیرد .
با توجه به مطالعات انجامی صاحبنظران وشهرسازان وبرنامه ریزان وسایر متخصصین در امر آموزش وپروش نتایجی درمورد استقرار وموقعیت بناهای آموزشی وفضاهای لازمه مطالعات کاملی انجام گردیده ولیکن این مطالعات که عموما” پایه از فرهنگ غرب گرفته شده که برای ما ایرانیان در بعضی موارد قابل لمس وبا درک ویا پیاده شدن نیست که این عدم پیاده شدن به دلیل فرهنگ خاص ومخصوصا”درحوزه اعتقادات ویا تفکرات وکردارها می باشد .
یکی از این موارد در بهره برداری ازاینگونه فضا میباشد . درکشورهای اروپایی ویا امریکا تفکیک جنسیت در فضاهای مطرح نیست . بنابراین استقرار و همنشینی این موضوع برای آنان امری کاملا“ طبیعی می باشد ودرکشورهای اسلامی مخصوصا” در کشور عزیزمان ایران از زمان پیدایش مکتب خانه ها این تفکیک جنسیت برقرار بوده است و.همین دلیل مدارس در مقاطع مختلف بطور جداگانه وتفکیک شده تاسیس گردیده اند.بنظر میرسد هرچند این تفکیک به ظاهر انجام گردیده ولیکن درمعنا وبه ضم نگارنده کامل انجام نشده زیرا اگر واحد آموزشی دخترانه می باشد میبایست فضاها وتخصیص آنها برای واحد آموزشی دخترانه باشد واگر واحدی برای پسرانه در نظر گرفته می شود میبایست فضای درون آن نشانگر این مولقه باشد .
در محیط های مربوط به دختران باید ملاحظات خاص تعریف شده واجباری لحاظ شود نه آن که فقط فضایی وبنایی ساخته شود وبه آن مدرسه چند کلاسه دخترانه گفته شود .
از خود پرسیده اید که این مدرسه چند کلاسه برای کدامین گروه جنسییتی ساخته شده است .البته از نظر سنی مطالعاتی انجام گردیده که از این نظر ایراد چندانی بنظر نمیرسد .
باتوجه به بیش از شصت سال که د رمقاطع مختلف با آموزش و پرورش چه در مقاطع تحصیلی وچه در مقاطع آموزشی سروکار دارم اعلام میکنم که این مهم تاکنون بطور کامل مورد مطالعه قرار نگرفته ویا به اجرا درنیامده است .
مگر لباس ویونیفرم مدرسه دختران با پسران یک فرم اند. مگر از نظر فیریولوژی بدنی این دوجنس ( مخالف ) یکسانند که برای آنان یکسان فکر می کنیم ویکسان ساختمان می سازیم .
مقاطع تحصیلی تا دانشگاه ومدارس عالی مصادف یا دوران رشد وبلوغ جسمی وفکری دانش آموزان ونوباوگان است ودر این دوران از نظر روحی بسیار لطیف وشکننده هستند وشاید بتوان گفت که فرم گیری اخلاقی ورفتاری در این سنین انجام می گیرد .
پسر ودختر از نظر آناتومی با یکدیگر متمایز هستندپس نیازهای آنها نیز متفاوت است که این تفاوت مطالب خاص خود را طلب میکند از مهمترین مطالب در این مورد شناخت جنسیت وسپس طراحی وایجاد فضای آموزشی می باشد .
زمانیکه برای ورودی مراکز آموزشی دبستان ویا دبیرستان فکر نمی شود زمانی که مشخص نیست که کدامین گروه جنسی درآن مشغول به تحصیل خواهند بود نتیجه این مورد آنکه جز آویزان کردن پرده ویا گلیم در ورودی مدارس ویا دبیرستانها ویا سایر مقاطع تحصیلی دخترانه اثری از این جنسیت دیده نمیشود که این جای بسی تاسف دارد زیرا برای آن طبقه فکر نشده ویاد رمعماری برای دختران جایگاهی تعریف نشده است .
فکرو هنر ایرانی معماری ایرانی را با توجه به آموخته ها در طرحها پیاده میکند ولیکن د رمعماری مدارس فعلی مشاهده شده که این فکر یک سویه بوده ویا جنسیت را نمی بیند .
زمانیکه از تابش نور درکلاسها سخن به میان می آید. زمانیکه از استقرار وچیدمان نیمکتها درکلاس وظرفیت آن آمار استخراج میشود چرا نباید این مورد یعنی گروه بندی وتخصیص فضاها برای نیمی از قشر محو وبا فراموش شود .
وظیفه ماست که این نقیصه را برطرف کنیم وهمانند دوچرخه سازان که برای دختران یک نوع بدنه وبرای پسران نوع دیگر میسازنند تا استفاده آن برای هر دو جنسیت ممکن وآسان باشد وهر دوجنسیت از آن بدون دغدغه استفاده کنند چرا ما نباید دراین طراحی وساخت مدارس چنین کنیم .
مدرسه ایرانی :
مدرسه ایرانی نشانگر فرهنگ وسازنده هدایت ایرانی و تفکر ایرانی است که باید به آن ارج نهیم .
زمانیکه بچه به اولین مقطع آموزشی میرود فضای مجازی مدرسه برای اوبه فضای حقیقی مدرسه تبدیل میشود .
برماست که با در نظرگرفتن استانداردهای لازمه آموزشی وشناخت نوع جنسیت ومعماری بومی نسبت به طراحی وساخت مدارس اقدام نماییم وبه این بسنده نکنیم که یک مدرسه با سه گونه آب وهوا آن بنظر میرسد کار سازمان نوسازی وتوسعه وتجیهز مدارس کشور دشوارتر ازآن است که تصور میرود زیرا با توجه به افزایش بهای زمین وهمچنین در بعضی مناطق کشور کمبود آن مجبور به احداث مدارس درمحل لامعارض ویا اهدایی می نماید و بکراتدیده شده از نقشه های تیپ استفاده می شود ودر نظر نمی گیرند که این نقشه ومعماری با معماری محل همنشینی وهماهنگی ندارد وحتی در بعضی موارد ورودی ها برای ساختمان تعریف نشده است .
ایراد از سازمان خاصی نیست بلکه ا زکمبود کادر فنی ومتخصص وبودجه تخصصی میباشد فقط مقامات محلی مایلند واحد آموزشی ساخته شود ولیکن نمی دانند که این بنای آموزشی پایدارتر ا زاماکن مسکونی وحتی اداری شهری میباشد .
منازل اکثرا” هر بیست تا سی سال یکبار تخریب ونوسازی می شوند ولیکن ساختمانهای آموزشی در تمام مقاطع ساختمانهای پایدار بوده ودارای عمری بالای پنجاه سال هستند همانند دارالفنون وسایر مدارس وامکان تخریب ونوسازی آنها حتی بعداز پنجاه سال وجود ندارد وعمرمفید اینگونه فضاها حدود هفتاد سال ویا بیشتر میباشد .
پس بیایید معماری پایدار را در ساختمانهای آموزشی پیاده کنیم وفقط باین اکتفا نکنیم که آمار مدرسه سازی بالابرود بلکه هدف وجدیت طراحی وساخت بناهای آموزشی با کیفیت وپایدار که این مورد ارثیه ای برای آیندگان میباشد .
معماری مدارس
با توجه به تعریف ومطالب فوق می توان راهکارهای زیر را جهت ارتقا وبهبود وکیفیت معماری فضاهای آموزشی مخصوصا” مدارس بکاربرد که بطور خلاصه بشرح زیر بیان می شود :
الف – کلاسهای درس
این فضاها بطور کلی به دو گروه کلاس تئوری وعملی تقسیم میشود که کلاسهای تئوری مخصوص تدریس دروس پایه ومخصوص به خود می باشد مانند ادبیات و ریاضی وامثالهم که دراین گونه دروس نیاز به نمایش ونشان دادن نمونه ها نمی باشد ولیکن در دروسی که نیاز به نمایش فیلم ویا اسلاید ویا فیلم ویا نمونه می باشد نیاز به فضای خاص دارد که دراین مورد تثبیت کلاسها از ابتدا تا پایان سال در یک محل ویا یک اتاق نمی تواند مثمرثمر باشد ودراین مورد پیشنهاد می شود که تقسیم بندی کلاسها از نظر فضا واتاقها انجام نگردد بلکه از نظر زمینه دروس وتخصص ونیاز علمی تفکیک فضا گردد که میتوان کلاسهای تاریخ وریاضیات را دو محل در همان واحد آموزشی برقرار نمود زیرا فقط نباید به این مطلب مثلا”اکتفا نمود که دنیا دارای چند قاره است بلکه از نظر بصری ونمایشی میبایست به دانش آموزان این موارد نشان داده شود .
کارشناسان آموزشی براین عقیده اند که آموزش از طریق بصری سریعتر وفراگیرتر از آموزش از طریق کلامی میباشد بنابراین مطالب نشناخته علمی که بتوان آن را از طریق تصویر به دانش آموزان ارائه داد در ذهن آنان زود نقش بسته ودیر به فراموشی سپرده میشود
ب- کلاسهای عملی :
همانگونه که در تعریف این کلاسها مشخص است جهت دادن به دانش آموزان با لوازم و دستگاههای آموزشی وکمک آموزشی انجام میگیرد که این فضاها بطور عام کارگاه نامیده می شود .
باید پذیرفت که کارگاه مدارس دخترانه باید متمایز با کارگاه مدارس پسرانه باشد زیرا ا زنظر کلی تکنیک ویا هنرها ویا فنون هرچند برای بشر تعریف شده وکاربرد دارد ولیکن بعضی از آنها برای دختران کاربرد ندارد ودانستن ویا ندانستن آنها با ابشان یکسان است . زمانی که از خیاطی که این فن وهنر بطورکلی درحیطه بانوان ودختران است واین فن وهنر نمی تواند برای پسران جذاب وقابل درک وفهم باشد ویا زمانی که از موتور وکارکرد آن صحبت می شود ممکن است برای دختران جالب نبوده وحتی خسته کننده باشد .
ممکن است در سنین بالا ویا در مقاطع دیگر این اختلاف یادگیری برای دو جنسیت چندان فرق نداشته باشد ولیکن برای مقاطع تحصیلی پیش دبستانی ویا دبستان وآمادگی وحتی دبیرستان چندان مفید نخواهد بود وشاید دانش آموزان را دل زده نماید .
۳- فضاهای فوق برنامه درسی :
این فضاها با توجه به تعریف فوق قابل تعریف در فضاهای آموزشی میباشد احداث این فضاها کمک به پرورش فکری وخلاقیت های دانش آموزان می نماید . این فضاها کمک میکند که خلاقیت ها وابتکارات دانش آموزان آشکار شود همانند فضاهایی دارای لوازم وتجهیزات لازم .
دراین گونه فضاها با توجه به خلاقیات های دانش اموزان میتوان نخبگان را شناسایی وبه پرورش فکری ورفتاری آنها کمک نمود وباعث شکوفایی آن شد.منظور ازتحصیل بطور اجمال یادگیری دانش پایه در کلیه زمینه های لازم با توجه به نظر وبرنامه ریزی دست اندرکاران وکارشناسان آموزشی میباشد .
در زمان کنونی دانش آموزان به ظاهر نخبه ونابغه با چند تست وآزمون انتخاب میشوند وآنها را به جایگاه ود رمحیط دیگرتعلیم می دهند در صورتیکه اگر از اول دبستان تک تک دانش آموزان تعلیم درست ببینند و با آنها درست برخورد شود دانش اموزان نخبه بسیار زیادتر ازاین انتخاب فعلی خواهد شد .زیرا همانگونه که دست ویا پای مصنوعی با تعلیم و رموز خود جایگزین دست وپای طبیعی رامیگیردویافلان قهرمان دوباپای مصنوعی مسافت راطی میکنندچرانبایدخلاقیتهاوهنرهای نهفته دانش آموزان را شناسایی نمود .
بنظرمیرسدکه وظیفه وزارت محترم آموزش وپرورش فراتراز آن باشدکه فقط به تخصیص اعتبار وجذب نیروی متخصص جهت تدریس وساخت مدارس وتدوین کتب درسی وآموزشی وامور بهداشتی وورزشی وسایراقدام نمادبلکه قدم اصلی شناسایی دانش آموزان وخلاقیتهای آنها وپرورش آن خلاقیتها میباشد که دراین مورد میتوان بدترینها را به برترین تبدیل نمود وشکوفایی فکری واستعدادی یکایک دانش اموزان را باعث شد .
معماری مدارس ایرانی
با توجه به مطالب فوق وشناخت محتوا جهت فرم گیری کالبد بسیار آسان بنظر میرسد زیرا طراحی هر ساختمان پس از مطالعات وبرنامه ریزی فیزیکی انجام میگرددکه طراحی مدارس نیز از این موضوع مسثتنی نمیباشد بنابراین میتوان گفت که معماری سازگار هر مجموعه ای از مطالعات اولیه وشناخت محیط ومنطقه وشهر واستان وبرنامه ریزی کالبدی انجام میپذیرد ولیکن ارائه طرحهای فرضی ممکن است کاربرد داشته باشد ولیکن منطبق با اصول ومنطق سازگار نمی باشد
در نظرگرفتن مطالب گفته شده وشناخت ازمنطقه خود گویای معماری پایدار خواهد شد مثلا در معماری مناطق پر باران نیاز به سقف شیب دار ودر مناطق با تابش شدید آفتاب نیازبه آفتابگیر وبا هدایت آن میباشد بنابراین فقط نمیتوان چند پارامتر را بعنوان ارکان کلی معماری وطرح مدارس در نظر گرفت وطراحی یک مدرسه در منطقه سردسیر بعنوان نمونه راهگشای این مهم نمی باشد .
نتیجه گیری
در خاتمه کلام با توجه به اینکه کشور ایران دارای نیروهای متخصص فنی وعلمی بسیار است ودربخش خصوصی نیز صاحبنظران واندیشمندان وصاحبان فن وهنر بسیارند بنظر میرسد همانند سایر وزارتخانه ها وارگانها طراحی مدارس رااز طریق نهادها وبخش خصوصی انجام وسازمان محترم نوسازی مدارس کشور وهمچنین ادارات کل نوسازی وتجهیز مدارس در استانها نظارت عالیه نموده ودر برنامه ریزی ها نظرات ارشادی خود را بیان مینمایند . با این عمل از گستردگی مجموعه فنی ومهندسی بخش دولتی کاسته شده وبخش نظارتی سازمانها می توانند بهتر ومفید تر رسالت خود را دنبال نمایند و وزارت محترم آموزش وپرورش که تولیت وعهده دار بزرگترین ومشکل ترین وظیفه انسانی را داراست می تواند فارغ از هرگونه تنش های فیزیکی وبه دوراز مسایل فنی واجرایی به رسالت خود عمل نماید .
تهیه وتدوین : بیژن علی آبادی
